کامران فانی، چهره ماندگار کتاب، کتابداری و فرهنگ ایران، پس از یک عمر زیستن با کتاب و برای کتاب، چشم از جهان فروبست؛ مردی که خود را «شیفته کتابخواندن» میدانست و نوشتن و ترجمه را حتی مزاحم لذت خواندن میشمرد.
به گزارش خبرواژه، کامران فانی متولد ۲۵ فروردین ۱۳۲۳ در قزوین بود و روز شنبه ۲۲ آذر، در ۸۱ سالگی در بیمارستان سینای تهران درگذشت. او تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی زبان و ادبیات فارسی و کارشناسیارشد کتابداری در دانشگاه تهران به پایان رساند؛ هرچند پیش از آن، دو سالی نیز دانشجوی رشته پزشکی بود.
از پزشکی تا ادبیات؛ انتخابی از سر عشق
فانی درباره تغییر مسیر تحصیلیاش گفته بود: «من از شهرستانی مثل قزوین آمده بودم تهران و آن وقتها فقط پزشکی و مهندسی ارج و قرب داشت. دو سال پزشکی خواندم، اما وقتی از کنار دانشکده ادبیات رد میشدم و نامهایی چون خانلری و فروزانفر را میدیدم، به خودم میگفتم جای من اینجاست.» او سرانجام با رتبه ۱۶ کنکور، وارد دانشکده ادبیات شد.
در همان سالها با بهاءالدین خرمشاهی، دوست و همشهریاش، آشنا شد؛ دوستیای که ریشه در عشق مشترک به کتاب و ادبیات داشت.
کتابداری؛ راهی برای نزدیکتر شدن به کتاب
او درباره ورودش به رشته کتابداری گفته بود: «ادبیات برای ما عشق بود نه درس. تصمیم گرفتیم سراغ رشتهای برویم که بیشتر با کتاب سر و کار دارد.» به همین دلیل در سال ۱۳۵۰ وارد رشته کتابداری در دانشکده علوم تربیتی شد؛ مسیری که او را به یکی از اثرگذارترین چهرههای کتابداری ایران بدل کرد.
شیفتگی به خواندن، نه نوشتن
کامران فانی بارها تأکید کرده بود: «ترجیح میدادم ننوشته بودم و به جایش کتاب خوانده بودم.» و در جایی دیگر گفته بود: «نوشتن و تألیف ضد کتابخوانی است؛ لذت خواندن را از نویسنده میگیرد.» او با تخصصگرایی افراطی نیز مخالف بود و انسان کامل را آشنا با طیف گستردهای از معارف بشری میدانست.
نگاه انتقادی به رسمالخط فارسی
فانی رسمالخط فارسی را یکی از معضلات جدی فرهنگی میدانست و معتقد بود: «باید بپذیریم که رسمالخط امری قراردادی است.» او نقش فرهنگستان زبان و ادب فارسی را در حل این آشفتگی تعیینکننده میدانست و هشدار میداد که بیسامانی موجود، کار جستوجو و تولید دانش را دشوارتر کرده است.
بحران کتابخوان، نه بحران نویسنده
این پژوهشگر فرهنگ در یکی از سخنان ماندگارش گفته بود: «ما در جامعهمان کمبود کتابخوان داریم. بحران، بحران پدیدآورنده نیست؛ خواننده کتاب نایاب است.»
میراثی ماندگار در ترجمه و کتابداری
از ترجمههای او میتوان به آثاری چون «مرغ دریایی» و «سه خواهر» از چخوف، «خطابه پوشکین» داستایوفسکی، «علم در تاریخ» جان برنارد، «موش و گربه» گونتر گراس و «آدمهای ماشینی» کارل چاپک اشاره کرد. در حوزه تألیف نیز آثاری مانند «فهرست موضوعی قرآن مجید»، «گسترش ردهبندی تاریخ ایران» و «گسترش ردهبندی فلسفه اسلامی» از او به یادگار مانده است.
برای مرور بیشتر زندگی و اندیشههای چهرههای ماندگار فرهنگ و ادب ایران، خبرواژه را دنبال کنید.