احیای شاهنامه در تاجیکستان و غفلت فرهنگی ایران؛ حرکت تاریخی امامعلی رحمان و زنگ بیدارباش برای ایران

به گزارش خبرواژه؛ در همایشی که به مناسبت بزرگداشت باباجان غفورف، دانشمند برجسته و نماد هویت ملی تاجیکستان برگزار شد، امامعلی رحمان، رئیس‌جمهور تاجیکستان، دستور چاپ و توزیع سراسری نسخه‌ای از شاهنامه فردوسی به خط سیریلیک را صادر کرد. این اقدام تاریخی با هدف «افزایش آگاهی مردم از تاریخ، فرهنگ و تمدن اجدادشان» آغاز شده و تاکنون میلیون‌ها جلد از این اثر میان خانواده‌های تاجیک توزیع شده است.

طرح ملی برای بازگرداندن هویت فارسی‌زبانان

بر اساس گزارش رسانه‌های رسمی تاجیکستان و منابع فرهنگی، دولت این کشور قصد دارد بیش از ۳.۴ میلیون نسخه از شاهنامه را به‌صورت رایگان در میان خانواده‌ها توزیع کند. این کتاب در انتشارات «شرق آزاد» وابسته به دفتر ریاست‌جمهوری تاجیکستان و به زبان سیریلیک چاپ شده است تا برای عموم مردم قابل‌خواندن باشد. بخش بزرگی از چاپ این نسخه‌ها نیز در چاپخانه‌های ایرانی انجام شده است.

به نقل از خبرواژه، این اقدام در ادامه سیاست‌های فرهنگی دولت تاجیکستان برای تقویت هویت فارسی‌زبان و احیای ارزش‌های مشترک تمدن ایرانی-تاجیکی انجام می‌شود. پیش‌تر نیز در دهه ۹۰ میلادی، مجسمه فردوسی جایگزین مجسمه لنین در میدان مرکزی دوشنبه شد؛ حرکتی که نشانه‌ای از بازگشت به ریشه‌های فرهنگی و استقلال فکری تاجیکان بود.

واکنش و نقش ایران در این پروژه فرهنگی

در پی این اقدام، دولت ایران نیز از این حرکت استقبال کرد و برخی از چاپخانه‌های کشور در فرایند تولید نسخه‌های شاهنامه برای تاجیکستان مشارکت داشتند. همچنین، کتابخانه ملی ایران در نشست مشترکی با سفیر تاجیکستان از این طرح تقدیر کرده و آمادگی خود را برای گسترش همکاری‌های فرهنگی و مبادله منابع فارسی اعلام کرده است.

با این حال، کارشناسان فرهنگی معتقدند که نقش ایران در این پروژه می‌توانست پررنگ‌تر باشد و فرصت‌های فرهنگی بسیاری در حوزه زبان فارسی و میراث ادبی از دست رفته است. به گفته تحلیل‌گران، تاجیکستان با منابع بسیار کمتر، هوشمندانه‌تر از ایران از شاهنامه به عنوان ابزار قدرت نرم و وحدت ملی بهره گرفته است.

کوتاهی‌های ایران در پاسداشت زبان و ادبیات فارسی

به باور کارشناسان، دولت ایران در چند محور فرهنگی مهم دچار کم‌کاری بوده است:

  • تضعیف آموزش زبان فارسی در مدارس: نظام آموزشی بیش از حد بر کنکور و تست‌زنی تمرکز دارد و مهارت نگارش، درک ادبیات و آشنایی با متون فاخر در حاشیه قرار گرفته است. آموزش زبان فارسی در مدارس و دانشگاه ها نیازمند بازنگری اساسی، تقویت محتوای ادبی و پیوند دادن دانش‌آموزان با ریشه‌های فرهنگی و تاریخی ایران است.
  • ضعف در دیپلماسی فرهنگی: ایران می‌توانست با تقویت حضور فرهنگی خود در کشورهای فارسی‌ زبان مانند تاجیکستان، افغانستان و ازبکستان، نفوذ نرم و مثبتی در منطقه داشته باشد. اما در عمل، بیشتر پروژه‌های فرهنگی به شکل تشریفاتی برگزار شده‌اند و تأثیر ماندگار اندکی بر جای گذاشته‌اند.
  • فقدان حمایت از نویسندگان و ناشران: افزایش هزینه کاغذ، محدودیت‌های مجوز نشر و نبود حمایت مؤثر از نویسندگان جوان، باعث رکود جدی در تولید آثار فرهنگی و ادبی کشور شده است.
  • بی‌توجهی به میراث فرهنگی و باستان‌شناسی: بسیاری از ایرانیان از ارزش و تاریخ آثار باستانی کشور خود بی‌اطلاع‌اند. دولت نیز اغلب موضوع میراث فرهنگی را جدی نمی‌گیرد و برنامه‌های مرتبط با این حوزه بیشتر جنبه نمایشی دارند. در حوزه سینما نیز پوشش مناسبی از تاریخ و تمدن ایران وجود ندارد و اغلب ایرانیان خارج از کشور در معرفی میراث ملی ایران فعال‌تر از نهادهای داخلی عمل می‌کنند. این در حالی است که انتظار می‌رود نهادهای فرهنگی داخلی پیشگام و الهام‌بخش باشند.

درس بزرگ تاجیکستان برای ایران

در حالی که تاجیکستان با منابع محدود، شاهنامه را به خانه مردم برده است، در ایران هنوز چنین اقداماتی به شکل عمومی و مردمی انجام نمی‌شود. چاپ و توزیع گسترده آثار ملی، به‌ویژه برای نسل جوان، می‌تواند راهی مؤثر برای بازگرداندن هویت فرهنگی و تقویت زبان فارسی باشد.

کارشناسان فرهنگی پیشنهاد می‌کنند که ایران از الگوی تاجیکستان در مردمی‌سازی ادبیات ملی الهام بگیرد و پروژه‌هایی مشابه را برای ترویج شاهنامه، مثنوی و دیگر آثار فاخر ایرانی اجرا کند.

برای مطالعه گزارش‌های بیشتر درباره تحولات فرهنگی فارسی‌زبانان، به خبرواژه مراجعه کنید.

دعوت به اقدام: اگر از علاقه‌مندان فرهنگ و زبان فارسی هستید، انتشار این گزارش را با دیگران به اشتراک بگذارید تا حمایت از ادبیات ملی به یک حرکت مردمی تبدیل شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × یک =