شاغلان با تحصیلات دانشگاهی‌اند؛ سهم بیکاران فارغ‌التحصیل به حدود ۴۰٪ رسید

به گزارش خبرواژه، جدیدترین داده‌ها نشان می‌دهد تنها حدود ۲۷٪ از شاغلان دارای مدرک دانشگاهی هستند و سهم فارغ‌التحصیلان بیکار طی سال‌های اخیر به نزدیک به ۴۰٪ رسیده است. این آمار، زنگ هشدار جدی برای بازار کار کشور است.

آمار تحصیلی شاغلان و بیکاران؛ واقعیت یا ادعا؟

براساس گزارش رسانه‌ها و تحلیل داده‌های رسمی، بسیاری از اخبار منتشرشده پیرامون سهم تحصیلکردگان در اشتغال و بیکاری دارای مبنای منطقی و مستند هستند، اما باید با دقت بررسی شوند. مثلاً گزارش‌ها حاکی است که در زمستان ۱۴۰۳ سهم جمعیت بیکار با تحصیلات عالی از کل بیکاران ۳۸.۹٪ بوده است. خبرواژه این عدد را یکی از شاخص‌های مهم تحولات بازار کار برمی‌شمارد.

شرایط بازار کار با تمرکز بر تحصیلات متوسطه تا کارشناسی ارشد

در حالی که برخی اخبار می‌گویند «بیشترین سهم بیکاران مربوط به دارندگان فوق دیپلم و لیسانس است»، داده‌های مرکز آمار و گزارش‌های تحلیلی نشان می‌دهد ترکیب بیکاران پیچیده‌تر است: سهم کسانی با تحصیلات دیپلم و پیش‌دانشگاهی در میان بیکاران قابل توجه است، اما نمی‌توان سهم بالاتر تحصیلکردگان از قبیل فوق‌لیسانس و دکتری را نادیده گرفت. در گزارش‌های اخیر آمده که سهم بیکاران دارای مدرک فوق‌لیسانس در حال افزایش است. خبرواژه تأکید می‌کند که این روند باید دقیق‌تر رصد شود تا سیاست‌گذاران بتوانند به درستی عمل کنند.

پوشش آماری و روند تحولات

سهم تحصیلکردگان در کل بیکاران: در سال ۱۴۰۱ سهم بیکاران تحصیلکرده از کل بیکاران حدود ۴۰٪ گزارش شده است.
زمستان ۱۴۰۳: سهم افراد تحصیلات عالی از بیکاران به ۳۸.۹٪ رسید.
پاییز ۱۴۰۳: سهم بیکاران تحصیلکرده به ۴۳.۱٪ گزارش شده است.
تابستان ۱۴۰۴: گزارش خبرگزاری ایرنا از کاهش این سهم تا ۴۰.۳٪ حکایت دارد و سهم افراد تحصیلکرده در میان شاغلان را نیز ۲۷٪ اعلام کرده است.

دلایل احتمالی این وضعیت

  • عدم تطابق رشته تحصیلی با نیاز بازار کار و فقدان مهارت‌های کاربردی.
  • افزایش تعداد فارغ‌التحصیلان بدون رشد متناسب فرصت‌های شغلی.
  • پیش‌نیاز تجربه و شبکه‌سازی که برای تازه‌واردان بازار کار دشوارتر است.
  • رقابت شدید در رشته‌های پر متقاضی و ناتوانی مقرّی در تقسیم منابع اشتغال بین رشته‌ها.

وقتی درصد قابل‌توجهی از بیکاران دارای مدرک دانشگاهی باشند، این امر پیامدهای متعددی به همراه دارد: کاهش اعتماد به بازدهی سرمایه‌های آموزشی، فشار بر بازارهای سرمایه انسانی، مهاجرت تحصیلی-شغلی، و چالش در برنامه‌ریزی توسعه‌ای. خبرواژه بر لزوم تحلیل دقیق‌تر و انتشار کامل داده‌ها تأکید می‌کند تا بتوان سیاست‌های موثر اتخاذ کرد.

شما نظر دارید دلیل اصلی این وضعیت چیست؟ دیدگاه خود را در بخش دیدگاه‌ها با ما درمیان بگذارید و این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نه − یک =