تردز، جدیدترین شبکه اجتماعی شرکت متاست که کمتر از یک هفته پس از عرضه توانست به بیش از ۱۰۰ میلیون کاربر دست یافت.
پلتفرمیکه بر اساس دادههای شرکت Cloudflare، شروعی انفجاری داشت و عنوان سریعترین رشد در میان اپلیکشینها را به نام خود ثبتکرد. این مرکز تحقیقاتی همچون اعلام کرد که تردز پس از عرضه، توانست سهم قابل توجهی از ترافیک توییتر را به سمت خود بکشاند و به عنوان رقیبی جدی برای این پرنده آبی معرفی شد.
اگرچه تردز به طور غیرقابل انکاری شبیه به توییتر به نظر میرسد، اما تفاوتهایی نیز میان این دو شبکه اجتماعی وجود دارد. برای مثال، در تردز، سرچها فقط به پیدا کردن اکانتها محدود میشود و فعلا هیچ قابلیتی برای سرچ در پستها و یا سرچ موضوعات وجود ندارد.
همچنین هیچ صفحه ترندینگ یا موضوعات داغ و روز در این شبکه اجتماعی وجود ندارد و نمیتوان از تحولات داغ و گفتوگوهای میان کاربران مطلع شد. نوتیفیکیشنهای نیز به درستی عمل نمیکنند و هیچ خبری از قابلیت دایرکت نیست.
از طرفی دیگر، امکان مشاهده پستهای افراد دنبالشده وجود ندارد. آدام موسری، مدیر اینستاگرام اخیرا در این رابطه عنوان کرد بسیاری از این قابلیتها در دست طراحی و توسعه است، اما بعد از این تغییر و تحول، مشخص خواهد شد که این برنامه هرگز قرار نیست جای توییتر را بگیرد.
از این صحبتها برمیآید که متا به دنبال قدم گذاشتن در جای پای توییتر نیست. در حالی که توییتر به عنوان فضایی برای مطلع شدن از آخرین اتفاقات و دسترسی به اطلاعات روز شناخته میشود اما متا میخواهد که تردز را به عنوان بستری معرفی کند که به جای یک دکه روزنامهفروشی، در نقش محفلی برای برندهای سبک زندگی یا همان لایف استایل و اینفلوئنسرها باشد. چنین فضایی میتواند برای تبلیغکنندگان بسیار عالی و ایدهآل باشد.
چرا توییتر محبوب شد؟
توییتر در سالهای نخست عرضه، هرگز نتوانست محبوبیت بالایی کسب کند و در زمینه کسب درآمد نیز عملکرد بسیار بدی داشت. اما این پلتفرم از تجربه منحصربهفرد خود به بهترین شکل بهره برد و در دهه ۲۰۱۰، به مرکزی برای اطلاع از آخرین اخبار و تحولات جاری تبدیل شد.
سیاستمداران، خبرنگاران و سایر منابع خبری به این پلتفرم هجوم آوردند و اطلاعات زیادی را با مردم به اشتراک گذاشتند و بر بستر این شبکه اجتماعی، این افراد میتوانستند با مردم عادی ارتباطی مستقیم داشته باشند.
همچنین چهرههای سرشناس همچون دونالد ترامپ از طریق توییتر میتوانستند چرخههای خبری و سیاستهای عمومیرا شکل دهند. افزون بر این، زمانی که هر اتفاقی، حتی در دور افتادهترین نقاط جهان، رخ میداد، توییتر اولین جایی بود که خبرنگاران، سازمانها و مردم عادی به آن مراجعه میکردند.
در واقع، این جادوی توییتر بود: در کنار حضور بسیاری از افراد تاثیرگذار و شاخص در این پلتفرم، افراد عادی نیز میتوانستند هرآنچه را که به ذهنشان میرسید، به اشتراک بگذارند و یا در مباحث مورد علاقه خود ورود کنند. به عبارتی، توییتر به افراد عادی، قدرت خاصی میداد تا آزادانه ابراز عقیده کنند.
کاربران در توییتر میتوانستند در صورت ارتکاب یک اقدام اشتباه از سوی یک فرد، شرکت و یا سازمان، با هم متحد شوند و وی را وادار به عذرخواهی و یا اصلاح اقدام خود کنند. چنین مزیتهایی هم مفید بود و هم اعتیادآور.
اما کسب درآمد از این پلتفرم برای توییتر کار سادهای نبود. اگرچه طبق برآوردها، در سال ۲۰۲۱ حدود ۹۰ درصد از درآمد این شبکه اجتماعی از طریق تبلیغات به دست آمد اما این میزان درآمد، به سختی هزینههای این شرکت را پوشش میداد.
چنین مواردی میتوانست با روی کار آمدن یک مدیر و رهبر جدید با چشماندازی روشن برطرف شود اما در عوض، ایلان ماسک روی کار آمد و این پرنده آبی در هرج و مرج غوطهور شد. وی به جای آنکه تمرکز خود را روی بررسی راهکارهایی برای تقویت چیزی که توییتر را خاص کرده بود، کند؛ روی اخراج کارکنان معطوف شد، نحوه عملکرد این پلتفرم را تغییر داد و راهی جز فرار را پیش روی تبلیغکنندگان در این پلتفرم باقی نگذاشت. با وخیم شدن اوضاع توییتر، رقابت برای جذب این تبلیغکنندگان داغ شد.
ورود تردز
آدام موسری، مدیر اینستاگرام در پستی در تدرز نوشت که هدف این شرکت، عرضه جایگزینی برای توییتر نیست بلکه ایجاد فضایی عمومیبرای گروهها و افرادی در اینستاگرام است که هرگز توییتر را نپذیرفتند و همچنین افرادی در توییتر و سایر پلتفرمها که به مکانی با پرخاشگریها و عصبانیتهای کمتری علاقهمندند.
به عبارتی دیگر، تردز تمامیکاربران توییتر را هدف قرار نمیدهد و به دنبال جذب بخشی از این کاربران است. به ویژه آنکه موسری اعلام کرد که متا با تردز قصد دارد افراد علاقهمند به ورزش، موسیقی، مد، زیبایی، سرگرمیو… را جذب کند.
به بیانی سادهتر، تردز مکانی برای کسانی خواهد بود که میخواهند حضور در یک پلتفرم پر جنب وجوش اما بدون اخبار و ورود به سیاست را تجربه کنند. از برخی جهات، میتوان گفت که عدم تمایل تردز به تقلید از گفتمان آزاد توییتر، منطقی به نظر میرسد چراکه قبل از تصاحب این شبکه اجتماعی توسط ماسک، توییتر در مقابل این افراد و گفتمانها سختگیریهای جدی را اعمال میکرد.
اما از وقتی ماسک، سکان هدایت این پلتفرم را در دست گرفت، بسیاری از افرادی که پیشتر اخراج و محدود شده بودند، بار دیگر به توییتر بازگشتند و سیاستهای جدید ماسک در تعدیل محتوا و انتشار محتواهای مختلف، بسیاری از تبلیغکنندگان را از حضور در این پلتفرم منصرف کرد.
بنابراین، متا پیشتر با معضل انتشار محتوای نفرتانگیز در پلتفرم فیسبوک دست و پنجره نرم کرده و همچنان به دلیل آسیبهایی که از این طریق ممکن است برای جوامع ایجاد شود، از سوی نهادهای نظارتی تحت نظارت است.
حال به نظر میرسد که راهحل متا برای رفع این معضل، حذف از بیخ و بن هرگونه بحث و گفتوگو باشد. البته این راهکار از سوی متا، چندان هم جدید نیست؛ این شرکت در سال گذشته میلادی، نام تایملاین اصلی فیسبوک را از News Feed به Feed تغییر داد که نشان میدهد متا، تمرکز و سرمایهگذاری خود روی اخبار و منابع خبری را کاهش داده است.
ایجاد یک فضای پاک
با این حساب، میتوان گفت متا به این نتیجه رسیده که محتوای خبری همانند گذشته، سودآور نیست. همچنین تبلیغکنندگان تمایلی به حضور و نمایش تبلیغ محصولات خود در فضاهای پر از بحث و جدل ندارند.
در حقیقت، تبلیغکنندگان نمیخواهند محتوای تبلیغاتیشان در کنار محتواهای نفرتانگیز و یا تصاویر خشونتآمیز دیده شود؛ حال اگر پلتفرمها نتوانند محتواها را مدیریت و تعدیل کنند، این تبلیغکنندهها هستند که متضرر خواهند شد.
این فشار از سوی گروه تبلیغکننده برای ایجاد فضایی پاک در پلتفرمها، اینترنت را از یک فضا و بازار عمومیبه یک فضا برای افرادی تبدیل کرد، که هزینه بیشتری را پرداخت میکنند.
تردز و آینده مبهم آن
ایجاد فضایی متعادل از مکانی برای ابراز آزادانه عقیده و از طرفی ارائه خدمات به تبلیغکنندگان، هسته مرکزی رقابت میان توییتر و تردز محسوب میشود.
اگرچه توییتر برای مدتها به عنوان محلی برای کسب آگاهی و اخبار استفاده میشد، اما در کنار آن، مکانی بود که افراد میتوانستند نسبتا آزادانه پست بگذارند که البته بعضی اوقات، مشکلاتی را نیز به دنبال داشت. درواقع، همیشه در حوزه تعدیل محتوا اختلاف وجود داشت و این موضوع هم از سوی کاربرانی که خواهان حذف و تعدیل محتواهای نامناسب بودند و هم تبلیغکنندگان که فضای کمخطر را برای نمایش برندهای خود طلب میکردند، مشاهده میشد.
اما ایلان ماسک به جای جل این مشکل، به سمت تبدیل توییتر به پلتفرمیبرای ابراز آزادانه عقاید پیش رفت. او گفت که فراهم کردن بستری برای آزادی بیان، یکی از دلایل اصلی وی برای خرید توییتر بود و حتی از عبارت پلتفرم «آزادی بیان» نیز برای این شبکه اجتماعی استفاده کرده بود. اما همانطور که پیشتر ذکر شد، این رویه برای کسبوکار توییتر و تبلیغکنندگان، مفید نبود.
با فرار کردن تبلیغکنندگان از توییتر در پی تغییرات ایلان ماسک، متا سعی کرده تا این اشتباهات را تکرار نکند و تلاش دارد که نسخهای از توییتر مبتنی بر خرید و برند را طراحی کند که این شبکه اجتماعی نتوانست در آن موفق عمل کند.
به بیانی دیگر، تردز بر پایه موفقیتهای اینستاگرام شکل گرفته که در بحبوحه افول فیسبوک رشد کرد. ماهیت بصری اینستاگرام و سیاستهای سختگیرانه این پلتفرم در انتشار محتوا، باعث شد تا به بستری عالی برای تبلیغکنندگان تبدیل شود و حالا متا قصد دارد با تردز، فضای بشتری را برای تبلیغ را در اختیار تبلیغکنندگان قرار دهد.
پیشبینی اینکه تردز تا چه اندازه خواهد توانست در این عرصه، موفق ظاهر شود، کمیسخت است. با این حال، برخی تحلیلگران تخمین میزنند این شبکه اجتماعی تا سال ۲۰۲۵، میتواند درآمدی معادل ۸ میلیارد دلار را به مجموع درآمد سالانه متا اضافه کند.
اما پس از آن هجوم اولیه برای ثبتنام در تردز، اکنون مراکز ردیابی فعالیت کاربران از افت ثبتنام و تعامل کاربران با این شبکه اجتماعی خبر میدهند. بر این اساس، موفقیت تردز توسط کاربران مشخص خواهد شد که آیا محتویات بیارزش را بر بحثهای روز، مفید و گهگاه داغ، ترجیح خواهند داد یا خیر.
اگر تردز موفق شود، جایگزین توییتر نخواهد شد چراکه قید بسیاری از چیزهایی را که توییتر را خاص کرده بود، زده و خبری از اخبار روز، بحثهای سیاسی، اخبار جنجالی و غیره نخواهد بود. بنابراین، با وجود فروپاشی توییتر و روند نزولی آن، فعلا هیچ اپلیکیشنی نتوانسته و نمیتواند جای آن را بگیرد.