فناوریهای نوین با شتابی فزاینده، تمامی عرصههای زندگی بشر، از جمله جهان هنر را دگرگون ساختهاند. امروزه، تاثیر فناوری بر هنر به گونهای است که ابزارهای خلق، شیوههای تجربه و حتی مفهوم خود اثر هنری را بازتعریف کرده است.
به گزارش خبرواژه به نقل از پرداد خبر، در طول تاریخ، هنر و فناوری همواره در یک رابطه پویا و تأثیرگذار بر یکدیگر بودهاند. از ابداع رنگدانههای جدید در دوران رنسانس که به نقاشان امکانات بیانی تازهای بخشید تا اختراع دوربین عکاسی و سپس سینما که مرزهای هنر بصری را گسترش دادند، فناوری همواره به عنوان کاتالیزوری برای نوآوری هنری عمل کرده است. اما در دهههای اخیر، به ویژه با ورود به عصر دیجیتال، سرعت و عمق این تحولات به شکلی بیسابقه افزایش یافته است. تاثیر فناوری بر هنر امروزی دیگر تنها به فراهم آوردن ابزارهای جدید برای هنرمندان خلاصه نمیشود؛ بلکه در حال دگرگون ساختن مفاهیم بنیادینی چون خلاقیت، اصالت اثر، نقش هنرمند و تجربه مخاطب است. هنرمندان با بهرهگیری از پتانسیلهای شگفتانگیز فناوریهایی نظیر واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و هوش مصنوعی، در حال خلق آثاری هستند که پیش از این تنها در حوزه داستانهای علمی-تخیلی قابل تصور بود. این مقاله بر آن است تا با نگاهی ساده و جامع، مهمترین جنبههای این تاثیر فناوری بر هنر را واکاوی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که آینده خلاقیت و بیان هنری در پرتو این پیشرفتهای فناورانه به کدام سمت و سو در حرکت است.
فناوری و تحول ابزارهای آفرینش هنری: نگاهی به تاثیر فناوری بر هنر
نخستین و بارزترین نمود تاثیر فناوری بر هنر، در دگرگونی ابزارها و تکنیکهایی است که هنرمندان برای خلق آثار خود به کار میگیرند.
۱. هنر دیجیتال: گسترهای بیپایان برای خلاقیت و نوآوری
نقاشی و طراحی دیجیتال (Digital Painting and Drawing): با بهرهگیری از نرمافزارهای پیشرفتهای مانند Adobe Photoshop، Procreate، یا Corel Painter و با استفاده از ابزارهای سختافزاری نظیر تبلتهای گرافیکی حساس به فشار (مانند محصولات شرکت وکوم)، هنرمندان قادرند بدون نیاز به مواد و ابزار فیزیکی سنتی، آثاری با جزئیات خیرهکننده، رنگهای بینهایت و پیچیدگیهای بصری شگفتانگیز خلق کنند. امکانات گسترده ویرایش، قابلیت بازگشت به مراحل پیشین بدون از دست دادن کار، و دسترسی به طیف وسیعی از قلمموها، بافتها و افکتهای دیجیتال، از جمله مزایای عمده این شیوه از آفرینش هنری است.
مجسمهسازی و مدلسازی سهبعدی (3D Sculpting and Modeling): نرمافزارهایی نظیر ZBrush، Blender یا Maya به هنرمندان این امکان را میدهند که در یک محیط کاملاً دیجیتال، مجسمهها و مدلهای سهبعدی بسیار پیچیده و دقیقی را خلق کنند. این آثار دیجیتال میتوانند در تولید انیمیشنهای سینمایی و بازیهای ویدیویی، ساخت نمونههای اولیه برای چاپ سهبعدی، یا حتی به عنوان آثار هنری مستقل و مفهومی مورد استفاده قرار گیرند. این شاخه از تاثیر فناوری بر هنر به سرعت در حال رشد و تکامل است.
۲. عکاسی و فیلمسازی در عصر دیجیتال: دموکراتیزه شدن و افقهای جدید بیانی
فراگیری دوربینهای دیجیتال و تلفنهای هوشمند: امروزه تقریباً هر فردی با در اختیار داشتن یک تلفن هوشمند، به یک دوربین عکاسی و فیلمبرداری با کیفیت قابل قبول دسترسی دارد. این امر منجر به دموکراتیزه شدن بیسابقه هنر عکاسی و فیلمسازی شده و تعداد افرادی را که به تولید، ویرایش و اشتراکگذاری محتوای بصری میپردازند، به طور چشمگیری افزایش داده است.
قدرت نرمافزارهای ویرایش و پستولید دیجیتال: نرمافزارهایی مانند Adobe Photoshop، Lightroom، Premiere Pro، Final Cut Pro و DaVinci Resolve امکانات بینظیر و بسیار گستردهای را برای ویرایش، اصلاح دقیق رنگ و نور، دستکاری خلاقانه و هنرمندانه تصاویر و فیلمها، و همچنین افزودن جلوههای ویژه بصری و صوتی فراهم کردهاند؛ امکاناتی که تا چند دهه پیش تنها در استودیوهای بسیار مجهز و با صرف هزینههای گزاف و سرسامآور ممکن و قابل دستیابی بود.
۳. هنر تعاملی و اینستالیشنهای هنری دیجیتال: مشارکت فعال مخاطب در آفرینش معنا
فناوریهای نوین به هنرمندان این امکان را دادهاند تا آثاری خلق کنند که با مخاطب به صورت پویا، آنی و دوسویه تعامل برقرار میکنند. اینستالیشنهای دیجیتال (Digital Installations) اغلب با بهرهگیری هوشمندانه از سنسورهای مختلف (مانند سنسورهای حرکتی، صوتی، لمسی یا حتی تشخیص چهره)، پروجکشنهای ویدیویی خلاقانه و هدفمند بر روی سطوح مختلف و نامتعارف (تکنیک Video Mapping)، نمایشگرهای لمسی و تعاملی، و همچنین استفاده از کدنویسی خلاقانه (Creative Coding) و الگوریتمهای هوشمند، تجربهای فراگیر، چندوجهی و چندحسی برای مخاطب ایجاد میکنند. در اینگونه آثار هنری، مخاطب دیگر تنها یک مشاهدهگر صرف، منفعل و بیرونی نیست، بلکه به عنصری فعال، تأثیرگذار و حتی بخشی جداییناپذیر از فرآیند خلق معنا، شکلگیری تجربه و تکمیل اثر هنری تبدیل میشود. این یکی از جذابترین و پویاترین جنبههای تاثیر فناوری بر هنر معاصر به شمار میرود.
واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) و تاثیر فناوری بر هنر از طریق ابعاد نوین تجربه
فناوریهای نوین واقعیت مجازی (Virtual Reality) و واقعیت افزوده (Augmented Reality)، مرزهای سنتی و فیزیکی تجربه هنری را در هم شکستهاند و تاثیر فناوری بر هنر را به سطحی کاملاً جدید و بیسابقه ارتقا دادهاند.
۱. آفرینش جهانها و فضاهای هنری فراگیر، سهبعدی و تعاملی در بستر واقعیت مجازی (VR)
با استفاده از هدستهای پیشرفته واقعیت مجازی، هنرمندان قادرند مخاطبان خود را به درون دنیاها، فضاها و محیطهای سهبعدی کاملاً جدید، خیالانگیز و حتی سوررئال ببرند؛ فضاهایی که در آنها مخاطب میتواند آزادانه حرکت کند، با اشیاء و عناصر مختلف محیط تعامل داشته باشد، از زوایای گوناگون و نامحدود به اثر هنری بنگرد و آن را به شیوهای کاملاً شخصی، بیواسطه و عمیقاً درونی تجربه کند. تصور کنید که بتوانید در میان یک منظره نقاشی شده توسط ونگوگ قدم بزنید، در یک مجسمه انتزاعی کاوش کنید یا در یک داستان تعاملی هنری نقشآفرینی نمایید! این پتانسیل بینظیر و شگفتانگیز تاثیر فناوری بر هنر است که تجربهای فراتر از حواس پنجگانه را ممکن میسازد.
۲. همنشینی هنرمندانه دنیای واقعی و عناصر هنر دیجیتال با بهرهگیری از واقعیت افزوده (AR)
فناوری واقعیت افزوده، لایهای از اطلاعات، تصاویر، انیمیشنها یا مدلهای سهبعدی دیجیتال را بر روی تصویر زنده و واقعی دنیای اطراف ما که از طریق دوربین یک گوشی هوشمند، تبلت یا عینک مخصوص دیده میشود، اضافه میکند. هنرمندان از قابلیتهای AR برای نمایش آثار هنری دیجیتال در فضاهای عمومی و شهری (مانند نصب مجسمههای مجازی در یک پارک یا میدان شهر)، جان بخشیدن و ایجاد تعامل با نقاشیها، پوسترها یا حتی مجسمههای فیزیکی، یا خلق تجربیات هنری تعاملی، مکانمحور و وابسته به موقعیت جغرافیایی مخاطب استفاده میکنند. با استفاده از یک دستگاه مجهز به AR، مخاطبان میتوانند این لایه پنهان و شگفتانگیز هنری را کشف کرده و با آن تعامل برقرار کنند.
هوش مصنوعی (AI) و آینده هنر: بررسی تاثیر فناوری بر خلاقیت و نقش هنرمند
ورود هوش مصنوعی به عرصه آفرینش و تحلیل هنر، یکی از بحثبرانگیزترین، چالشبرانگیزترین و در عین حال هیجانانگیزترین و آیندهنگرانهترین جنبههای تاثیر فناوری بر هنر در دوران معاصر است که پرسشهای بنیادین و جدیدی را در مورد ماهیت خلاقیت، نقش هنرمند و آینده هنر مطرح میکند.
۱. هوش مصنوعی به مثابه یک ابزار خلاق و قدرتمند در خدمت هنرمند
الگوریتمهای پیشرفته هوش مصنوعی، به خصوص شبکههای مولد تخاصمی (Generative Adversarial Networks – GANs) و مدلهای زبانی بزرگ و پیشرفته (Large Language Models – LLMs)، امروزه قادر به تولید و خلق تصاویر، نقاشیها، قطعات موسیقی، اشعار، داستانها و حتی فیلمنامههایی بر اساس دستورات متنی (Prompts) یا با یادگیری الگوها و سبکها از مجموعه دادههای عظیم و متنوع هنری هستند. هنرمندان میتوانند از این ابزارهای نوین و قدرتمند به عنوان یک همکار خلاق، یک منبع الهام بیپایان، یا ابزاری برای تسریع و تسهیل فرآیند ایدهپردازی و خلق اثر استفاده کنند.
۲. هنر تولیدشده توسط هوش مصنوعی (AI-Generated Art): چالشهای نوین در مفاهیم مالکیت معنوی، اصالت اثر و تعریف هنرمند
ظهور و گسترش آثاری که به طور کامل یا بخش عمدهای از فرآیند خلق آنها توسط الگوریتمهای هوش مصنوعی و بدون دخالت مستقیم و جزئی انسان انجام شده، سوالات بنیادین، پیچیده و چالشبرانگیزی را در مورد اینکه “هنرمند واقعی کیست؟”، “مالکیت معنوی و کپیرایت اینگونه آثار متعلق به چه کسی یا چه چیزی است (برنامهنویس الگوریتم، کاربر ارائهدهنده دستور، یا خود سیستم هوش مصنوعی)؟” و “معیارهای ارزیابی اصالت، نوآوری و ارزش هنری در این آثار چیست و چگونه باید تعیین شوند؟” مطرح کرده است. این بحثهای داغ و پردامنه، امروزه در کانون توجهات جهانی در زمینه تاثیر فناوری بر هنر قرار دارد.
اینترنت، شبکههای اجتماعی و تحول بنیادین در عرضه، توزیع و دریافت هنر در پرتو تاثیر فناوری
اینترنت و پلتفرمهای گوناگون اجتماعی، ساختارها، روابط و مناسبات سنتی و گاه انحصاری دنیای هنر را به شدت متحول و دموکراتیزه کردهاند و تاثیر فناوری بر هنر را در زمینه دسترسی، ارتباطات و بازار هنر به شکلی بیسابقه گسترش دادهاند.
گالریهای آنلاین، موزههای مجازی و دسترسی جهانی و بدون محدودیت به گنجینههای هنری جهان: امروزه هر فردی در هر کجای دنیا که به اینترنت دسترسی داشته باشد، میتواند به سادگی و با چند کلیک از آثار هنری ارزشمند و شاهکارهای نگهداری شده در موزهها و گالریهای بزرگ و معتبر جهان بازدید کند، مجموعههای دیجیتال آنها را با کیفیت بالا مرور نماید، و با هنرمندان و سبکهای هنری از فرهنگها، دورانها و جغرافیاهای مختلف آشنا شود. این امر به دموکراتیزه شدن بیسابقه دسترسی به هنر و ارتقای سواد بصری عمومی کمک شایانی کرده است.
نتیجهگیری: فناوری، کاتالیزوری برای گشودن افقهای نوین و بیکران در خلاقیت و بیان هنری
تاثیر فناوری بر هنر یک فرآیند پویا، چندوجهی، پیچیده و همواره در حال تحول و تکامل است که دنیای کهن و پر رمز و راز هنر را با چالشها، فرصتها، امکانات و پرسشهای جدید، بیسابقه و گاه شگفتانگیزی روبرو ساخته است. از بومهای نقاشی دیجیتال با پالتهای رنگی بینهایت و مجسمههای سهبعدی خلقشده در فضای مجازی گرفته تا دنیاهای فراگیر، تعاملی و چندحسی واقعیت مجازی و آثار هنری منحصربهفرد و گاه حیرتانگیزی که با همکاری یا حتی توسط خود هوش مصنوعی تولید میشوند، فناوری افقهای بیکران، ناشناخته و بسیار هیجانانگیزی را به روی خلاقیت، نوآوری و بیان هنری انسان گشوده است. مهم این است که ما به عنوان هنرمندان، مخاطبان، منتقدان، پژوهشگران و سیاستگذاران فرهنگی، با نگاهی آگاهانه، هوشمندانه، نقادانه، مسئولانه و در عین حال پذیرا، با این تحولات شگرف و پرشتاب روبرو شویم، از پتانسیلهای مثبت، سازنده و بینظیر آن برای ارتقای سطح هنر، فرهنگ و کیفیت زندگی انسان بهره ببریم و در عین حال، به چالشها، نگرانیها، پیامدها و ملاحظات اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی آن نیز با دقت، حساسیت و آیندهنگری توجه ویژه داشته باشیم. آینده هنر، بدون هیچ شک و تردیدی با آینده فناوری گره خورده است و این همزیستی، همافزایی و تعامل پویا و خلاقانه میتواند و باید به خلق شگفتانگیزترین، انسانیترین و ماندگارترین آثار در تاریخ پرفراز و نشیب هنر و تمدن بشری منجر شود.
سوالات متداول (FAQ) در مورد تاثیر فناوری بر هنر
۱. آیا آثاری که با استفاده از ابزارهای دیجیتال و نرمافزارهای کامپیوتری خلق میشوند، میتوانند به اندازه آثار هنری سنتی که با دست و مواد فیزیکی ساخته شدهاند، دارای ارزش هنری، اصالت و عمق باشند؟
ارزش هنری و اصالت یک اثر، بیش از آنکه به ابزار و مواد مورد استفاده در خلق آن وابسته باشد، به ایده اولیه، خلاقیت نهفته در آن، مهارت و تسلط هنرمند در اجرای ایده، نوآوری فرمی و مفهومی، و همچنین تأثیر عاطفی، فکری و فرهنگی که بر مخاطب و جامعه میگذارد، بستگی دارد. هنر دیجیتال نیز، همانند اشکال هنری سنتی، میتواند و باید حامل پیامهای عمیق و انسانی، زیباییشناسی منحصربهفرد و نوآوریهای فرمی و مفهومی قابل توجه باشد. بسیاری از هنرمندان دیجیتال، علاوه بر تسلط بر ابزارهای فناورانه، از دانش، بینش و مهارتهای هنری گسترده و عمیقی نیز برخوردارند. اگرچه بحث در مورد مفهوم “اصالت” و “دست هنرمند” در آثاری که به راحتی و به تعداد نامحدود قابل تکثیر و کپیبرداری هستند، همواره مطرح بوده و هست (که البته فناوریهایی مانند NFT سعی در ارائه راهکارهایی برای چالش مالکیت در این حوزه دارند)، اما نمیتوان و نباید ارزش هنری ذاتی و پتانسیل خلاقانه آثار دیجیتال باکیفیت را تنها به دلیل استفاده از ابزار و مدیوم متفاوت، کمتر یا بیاهمیتتر از هنر سنتی دانست. در واقع، تاثیر فناوری بر هنر باعث شده تا مرزهای بین این دو حوزه روز به روز کمرنگتر و سیالتر شود و شاهد ظهور آثار ترکیبی و بینرشتهای بسیاری باشیم.
۲. هوش مصنوعی (AI) دقیقاً چگونه میتواند به یک هنرمند انسانی در فرآیند پیچیده و چندلایه خلاقیت و آفرینش اثر هنری یاری رساند، بدون آنکه نقش و اصالت هنرمند را به طور کامل تحتالشعاع قرار داده یا او را به یک اپراتور صرف تبدیل کند؟
هوش مصنوعی میتواند به عنوان یک ابزار بسیار قدرتمند، یک دستیار هوشمند، یا حتی یک همکار خلاق و الهامبخش در اختیار هنرمند انسانی قرار گیرد و به او در مراحل مختلف فرآیند آفرینش هنری یاری رساند، نه اینکه لزوماً جایگزین کامل او شود. به عنوان مثال، الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند در تولید سریع و متنوع ایدههای اولیه بصری یا موسیقایی بر اساس یک مفهوم یا دستور اولیه، ایجاد الگوها، بافتها، پالتهای رنگی یا هارمونیهای جدید و غیرمنتظره، پیشنهاد ترکیببندیها، فرمها یا ساختارهای متفاوت و نوآورانه، یا حتی انجام بخشهای تکراری، زمانبر، فنی و گاه خستهکننده فرآیند خلق اثر (مانند رندرینگ، پستولید اولیه یا بهینهسازی) به هنرمند کمک قابل توجهی کنند. در این سناریوها، هنرمند انسانی همچنان نقش اصلی، محوری و تعیینکننده را در هدایت فرآیند، انتخاب نهایی، پالایش دقیق، ویرایش هنرمندانه، و از همه مهمتر، ارائه معنا، مفهوم، احساس و اصالت انسانی به اثر نهایی خواهد داشت.
منبع: پرداد خبر